۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه

گوله برف

یه گوله برفم/که توی دستات/ دارم آب می شم/ دارم ذوب می شم/ هی کوچیک می شم

حالا یه قطره م/ که روی زخمات/ آروم ندارم/ معنا ندارم/ خیلی می ترسم

از همون اول/ اون دست زخمت/ اون گوله برفو/ اگه نمی خواست/ چرا برش داشت؟

دست تو گرمه/ این گرمی اما/ اون گوله برفو/ تو داوری کن/ چه روزی انداخت؟

۲ نظر: